سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نرسیدن خیرت [به دوستان] به دوستی [آنان]با دیگران می انجامد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :6
کل بازدید :20102
تعداد کل یاداشته ها : 27
103/2/7
3:23 ص

سیماى حقیقى مسأله حجاب

 در مسأله حجابسخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنى در هر محفلى حداکثر تمتعات را به استثناى زنا ببرد یا نه؟.

درست است که صورت ظاهر مسأله این است که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنى آن کس که مسأله به نام او عنوان مى‏شود زن است و احیاناً مسأله با لحن دلسوزانه‏اى طرح مى‏شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهره کشى جنسى از زن، جز از جهت زنا، آزادى مطلق داشته باشد یا نه؟ یعنى آن که در این مسأله ذى نفع است مرد است نه زن، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذى نفع‏تر است. به قول ویل دورانت:

 «دامنهاى کوتاه براى همه جهانیان بجز خیاطان نعمتى است.».

پس روح مسأله، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگى و همسران مشروع، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است.

*فلسفة حجاب

 فلسفه پوشش اسلامى به نظر ما چند چیز است. بعضى از آنها جنبه روانى دارد و بعضى جنبه خانه و خانوادگى، و بعضى دیگر جنبه اجتماعى، و بعضى مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگیرى از ابتذال او.

حجاب در اسلام از یک مسأله کلى‏تر و اساسى ترى ریشه مى‏گیرد و آن این است که اسلام مى‏خواهد انواع التذاذهاى جنسى، چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگى و در کادر ازدواج قانونى اختصاص یابد، اجتماع منحصراً براى کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربى عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهاى جنسى به هم مى‏آمیزد اسلام مى‏خواهد این دو محیط را کاملًا از یکدیگر تفکیک کند..

*غریزة جنسی هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می شود.

 نبودن حریم میان زن و مرد و آزادى معاشرتهاى بى‏بند و بار هیجانها و التهابهاى جنسى را فزونى مى‏بخشد و تقاضاى سکس را به صورت یک عطش روحى و یک خواست اشباع نشدنى درمى‏آورد. غریزه جنسى غریزه‏اى نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش‏تر مى‏گردد، همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر مى‏شود.

*تدابیر اسلام برای رام کردن غریزة جنسی

 اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است. روایات زیادى درباره خطرناک بودن «نگاه»، خطرناک بودن خلوت با زن، و بالأخره‏ خطرناک بودن غریزه‏اى که مرد و زن را به یکدیگر پیوند مى‏دهد وارد شده است.

اسلام تدابیرى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه، هم براى زنان و هم براى مردان تکلیف معین کرده است. یک وظیفه مشترک که براى زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است:

قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ وَ یَحْفَظوا فُروجَهُمْ ... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُروجَهُنَّ..

خلاصه این دستور این است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانى کنند، نباید نگاههاى مملوّ از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه‏گرى و دلربایى نپردازند، به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه‏اى کارى نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند.

روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیرى روح بشر محدود به حد خاصى است و از آن پس آرام مى‏گیرد.

همان‏طور که بشر- اعمّ از مرد و زن- در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمى‏شود و اشباع نمى‏گردد، در ناحیه جنسى نیز چنین است.

هیچ مردى از تصاحب زیبارویان و هیچ زنى از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلى از هوس سیر نمى‏شود.

و از طرفى تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون است به نوعى احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماریهاى روانى مى‏گردد.

چرا در دنیاى غرب اینهمه بیمارى روانى زیاد شده است؟ علتش آزادى اخلاقى جنسى و تحریکات فراوان سکسى است که به وسیله جراید و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمى و غیررسمى و حتى خیابانها و کوچه‏ها انجام مى‏شود.

اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که‏ میل به خودنمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خودآرایى از این نوع حس شکارچیگرى او ناشى مى‏شود.

در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهاى بدن نما و آرایشهاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى‏خواهد دلبرى کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد. لهذا انحراف تبرّج و برهنگى از انحرافهاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است.[1]



[1]. مطهری، مرتضی،«مسئله حجاب»